حرفهــــــــــای یه دختــــــــــر غمگین

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تقدیم به همه کسانی که جوابشان بی وفائی یار بوده است. . . . . . . . . . . . . . .

حرفهــــــــــای یه دختــــــــــر غمگین

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تقدیم به همه کسانی که جوابشان بی وفائی یار بوده است. . . . . . . . . . . . . . .

۶۵۲

 

 

امشب بغض تنهایی من دوباره می شکند ... چشمانم

بس که باریده دیگر حتی تحمل نور مهتاب را ندارد ...

آخ که چقدر تنهایم ... دل بیچاره ام بس که سنگ صبورم

بوده خرد شده و انگشتانم بس که برایت نوشته خسته

شده است ...

رو به روی آینه نشسته ام آیا این منم ؟ شکسته .... پیر

تنها.... تو با من چه کردی ؟ شاید این آخری زمزمه های

دلتنگی ام باشد و دیگر هیچ نخواهم گفت ....

اما منتظرم انتظار دیدن دوباره ی تو برای من زندگی

دوباره ای است ... پس برگرد ... عاشقانه برگرد

برای همیشه برگرد...

 

 

نظرات 58 + ارسال نظر
ملیکا پنج‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 13:30 http://www.manbaonzendeam.blogfa.com

سلام یاسمین جان ممنون از اینکه بهم سر زدی بازم مثل همیشه مطالبت به دلم نشست وبلاگت واقعا عالی هست ها دختر راستی یاسمین جون من آپم خوشحال میشم بهم سر بزنی منتظرت هستم .



با تشکر ملیکا

اکبر پنج‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:59 http://akdi.blogsky.com

سلام
با اینکه آخرش به یه امیدی دلنشین ختم میشه اما این نوشته ات منو یاد یکی از ترانه های خودم که یهس ال پیش نوشته بودم انداخت:
موندنی نیستم
نه، دیگه موندنی نیستم تو این هوای عاشق سوز
خسته ام خسته از این شبای سرد شقایق سوز
تو این هوای بهاری هنوز خزون پائیزم
تنگ غروب دلم یه جایی می خواد که اشک بریزم
جایی که دیگه کسی ازم عشق و رفاقت نخواد
برم به کنج خاموشی و دنیا به یادم نیاد
تو حریم دلم، نمیخوام کسی پرسه بزنه
بسه دل شکستن، تا کی این دل باید بشکنه؟
همه ترانه هامو قربونی آتیش میکنم
میذارم پس چشات، فدای دل خویش میکنم
عمریه عشقُ غزلواره ترانه هام کردم
اینه ختم کلام، به همین عشق همسفر دردم
نه، تُ بذار بمیرم تو غربت نرسیدنت
همین ترانه بسه واسه همیشه ندیدنت
نه، دیگه موندنی نیستم تو این شهر ترانه سوز
با خستگیام میرم به یه سفر بهانه سوز

سعید پنج‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:12 http://mastaneh.blogsky.com

سلام یاسمین عزیز ...

انتظار ... واژه آشناییه برای عشاق ... کی این انتظار سرمیاد خدا میدونه ...

دلت سبز و بهاری ...

روزگار پنج‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:40 http://my-unpassed-ages.blogspot.com/

سلام یاسی جان
مرسی که سر زدی . نمیدونم وقتی مطالبت رو می خونم باید مثل سایر دوستان به به وچه چه بگویم یا نه؟ به نظرم باید لب به تحسین گشود چون زیبا هستند ولی وقتی حس میکنم که این مطالبی که این چنین زیبائیشان باعث وجد میشوند ، با ذوب شدن لحظه به لحظه تو جان گرفته اند بی اختیار شعر آی آدمها به یادم می آید :
آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید !
یک نفر در آب دارد می سپارد جان .
..
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید .
...
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان قربان !
آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید !
.
.
.

مردی که مرده بود پنج‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:33 http://zendeh-be-goor.blogsky.com

سلام.....
من یه مطلب چاپ نشده دارم....که خط آخرش رو برات مینویسم
اما نمینویسم که برگرد.....چرا که خوب میدانم رویای دختر سبز بهار از سر پسر غمگین پاییز هم زیادست

مهتاب پنج‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:17 http://jodi.blogsky.com

یاسمین عزیز حرفات خیلی غمگین اما بسیار زیبا
کاش می دونستم درد چیه تا درمانش کنم.
عزیزم وبلاگت خیلی قشنگ اگه می تونی به من یاد بده چه جوری طراحیش کردی .
دوستت دارم تو را و همه ی غم هایت را.

سهیل پنج‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:58 http://loveyou.blogsky.com

سلام . خوبی ؟ عالی بود مثل همیشه . لذت بردم عزیزم . موفق باشی گلم . تا بعد

حسین پنج‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:58 http://dardebikesi.persianblog.com

با سلام
نمی دانم این دل بیچاره تا کی تاب تحمل دارد و از درد و سنگینی و انقباض می ترکد. ولی امیدوارم که حق به همه ما آرامش داده و یه طریقی این غم ها از دلمان بیرون بره.
موفق باشی. مثل همیشه وبلاگت قشنگه با اشعار قشنگ و...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد