حرفهــــــــــای یه دختــــــــــر غمگین

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تقدیم به همه کسانی که جوابشان بی وفائی یار بوده است. . . . . . . . . . . . . . .

حرفهــــــــــای یه دختــــــــــر غمگین

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تقدیم به همه کسانی که جوابشان بی وفائی یار بوده است. . . . . . . . . . . . . . .

۴۹۴

 

به بلبلی عاشق گفتم ....

تا به حال از گلی پژمرده سراغی گرفته ای ...؟

با بوته ای سرما زده همنشینی کرده ای ....؟

به عیادت گل حسرت رفته ای .....؟

بوسه ای بر گلبرگهای گل انتظار نشانده ای ....؟

تا به حال در گورستان پائیز بوته لرزانی را در آغوش گرفته ای........ ؟ قلبت را بر خارش

فشرده ای ......؟ با خون گرمت آبیاریش کرده ای......؟ و با گرمای وجودت معشوق را  به گل

نشانده ای....!!!!؟؟؟؟

 

 تو هم مثل ما انسانها هزار رنگی و عاشق رنگ ...کنار گلی خوشرنگ می نشینی.. آواز ریا

سرمیدهی گل دلداده را رها میکنی .... می پژمرانی .....تمامی عمر کوتاهش را به انتظارت

می نشانی ...و هوسبازانه به خلوت گلی دیگر می گریزی.......... !!!!!

 

 

۴۹۳

 

شبی پرسیدمش با بی قراری                

                        به غیر از من کسی را دوست داری

ز چشمش اشک شد از شرم جاری                

                           میان گریه هایش گفت آری

 

۲۹۲

 

زندگی جدولیست که  جایزه پر کردن  حانه های آن مرگ است 

 

www.rue.blogsky.com

 

۴۹۱

 

ای کاش کودک بودم ،تا بزرگ ترین شیطنت زندگیم نقاشی روی دیوار بود. ای کاش کودک بودم ،

 

تا از ته دل می خندیدم، نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ بر لب داشته باشم. ای کاش

 

کودک بودم ، تا در اوج ناراحتی و درد با یک بوسه مادر ، همه چیز را فراموش می کردم .. .. ..

 

 

۴۹۰

 

تنها یک سقوط است که جاذبه زمین مسئول آن نیست و آن فرو افتادن در عشق است

۴۸۹

 

دلم برای کسی تنگ است کسی که مهربانی چشمانش را بسان زلال جویباران و صفای دلش

را بسان قرص نان میان همه قسمت میکرد

دلم برای کسی تنگ است کسی که دل برای شنیدن نجواهای شبانۀ من داشت و لحنی آرام

برای نوازش موهایم

دلم برای کسی تنگ است کسی که خالی وجودم را از خود پر میکرد و پری دلم را با وجود خود

خالی

دلم برای کسی تنگ است . . .

 

۴۸۸

 

به خدا عشق معامله ی بدیست که در آن زندگیت را به قیمت هیچ می بخشی و آخر سر هم چیزی

 

 به نام اعتماد را از تو می گیرد تا شاید خلاصت کند