-
۳۴۱
پنجشنبه 12 مردادماه سال 1385 00:28
میشه مثل یه قطره اشک بعضی هارو از چشمات بندازی ولی هیچوقت نمیتونی جلوی اشکی رو بگیری که با رفتن بعضی ها از چشات جاری میشه
-
۳۴۰
چهارشنبه 11 مردادماه سال 1385 23:38
عشق یعنی آرام آرام غرق شدن در دریای تنهایی
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 11 مردادماه سال 1385 22:37
-
۳۳۹
چهارشنبه 11 مردادماه سال 1385 22:32
رسم زندگی این است : یک روز کسی را ذوست داری و روز بعد تنهایی به همین سادگی . . .
-
۳۳۸
سهشنبه 10 مردادماه سال 1385 20:07
ده شاخه گل برایت می فرستم؛ نه تا طبیعی و یکی مصنوعی یه کارت هم می زنم بهش که روش نوشتم : تا وقتی آخرین گل پژمرده نشده دوست دارم
-
۳۳۷
دوشنبه 9 مردادماه سال 1385 00:15
من غریبه دیروزم؛ آشنای امروز و فراموش شده فردا . . . پس در آشنایی امروز می نگرم تا در فراموشی فردا یادم کنی
-
۳۳۶
یکشنبه 8 مردادماه سال 1385 22:01
با هفت آسمون پر از یاس و میخک ... با هفت دریا پر از محبت ... با یه حس بی قراره کوچک ... میخوام بگم : دوست دارم
-
۳۳۵
یکشنبه 8 مردادماه سال 1385 21:06
در تاریکی شب سه شمع روشن کردم : اولی برای بودنت دومی برای دیدنت سومی برای بوسیدنت در آخر هر سه را خاموش کردم واسه در آغوش گرفتنت
-
۳۳۴
یکشنبه 8 مردادماه سال 1385 00:42
بدترین شکل دلتنگی آن است که در کنار کسی باشی و بدانی که هرگز به او نمی رسی
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 مردادماه سال 1385 21:54
-
۳۳۳
شنبه 7 مردادماه سال 1385 21:51
چه بی تابانه می خواهمت ای دوریت آزمون تلخ زنده بگوری . . .
-
۳۳۲
شنبه 7 مردادماه سال 1385 00:02
گفته بودم که اگر بوسه دهد توبه کنم که دگر باره از این گونه خطا ها نکنم بوسه را داد و چو برداشت لبش از لب من توبه کردم که دگر توبه بی جا نکنم
-
۳۳۱
جمعه 6 مردادماه سال 1385 20:54
احساس سوختن به تماشا نمی شود آتش بگیر تا بدانی چه می کشم
-
۳۳۰
جمعه 6 مردادماه سال 1385 20:52
به آسمون نگاه کن پر از ستارست. دوست داری کدوم مال تو باشه؟! به اونی که کم نورتره قانع باش چون اونی که از همه بزرگتر و پرنورتره رو همه نگاه می کنن و اون هم به همه نگاه می کنه...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 5 مردادماه سال 1385 23:41
-
۳۲۹
پنجشنبه 5 مردادماه سال 1385 23:37
وقتی به دنیا اومدی تو تنها کسی بودی که گریه می کردی و بقیه می خندیدند سعی کن یه طوری زندگی کنی که وقتی رفتی تنها تو بخندی و بقیه گریه کنند
-
۳۲۸
پنجشنبه 5 مردادماه سال 1385 21:37
خواهم بود با بودن تو هستم با بودن تو بودم با بودن تو اما نمی دونستی که بودن تو تنها با بودن منه
-
۳۲۷
پنجشنبه 5 مردادماه سال 1385 21:36
اگه کسی رو دوست داشته باشی نمی تونی تو چشاش زل بزنی نمی تونی دوریشو تحمل کنی نمی تونی بهش بگی چقدر دوسش داری نمی تونی بهش بگی چقدر بهش نیاز داری واسه همینه عاشقا دیوونه میشن و تنها
-
۳۲۶
چهارشنبه 4 مردادماه سال 1385 21:34
زندگی چون گل سرخیست پر از عطر و پر از خار و پر از برگ گل یادمان باشد اگر گل چیدیم عطر و خار و برگ گل هر سه همسایه دیوار به دیوار همند
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 مردادماه سال 1385 00:05
-
۳۲۵
چهارشنبه 4 مردادماه سال 1385 00:05
هیچ کس نمی تونه به دلش یاد بده نشکنه ؛ ولی حداقل من یادش دادم که وقتی شکست لبه های تیزش دست اونی رو که شکستش نبره
-
۳۲۴
سهشنبه 3 مردادماه سال 1385 00:17
امروز همان فرداییست که تو دیروز منتظرش بودی . . .
-
۳۲۳
سهشنبه 3 مردادماه سال 1385 00:16
هر وقت دلم برات تنگ میشه میرم پشت ابرها ذره ذره گریه می کنم؛ پس هر وقت بارونی دیدی بدون دلم برات تنگ شده
-
۳۲۲
سهشنبه 3 مردادماه سال 1385 00:14
من به خاک آمدم و بنده شدم؛ تو به بالا رفتی و خدا شدی
-
۳۲۱
دوشنبه 2 مردادماه سال 1385 21:58
کاش خانه ام اینجا نبود کاش می بریدم از هر آنچه که با عاطفه نسبتی داشت
-
۳۲۰
دوشنبه 2 مردادماه سال 1385 00:42
عشق حقیقت دارد؛ عشق زاینده همیشه تازه است و همیشه و هر لحظه تازه تر می شود
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 2 مردادماه سال 1385 00:07
-
۳۱۹
دوشنبه 2 مردادماه سال 1385 00:03
با باران از راه رسید . . . عشق را دوباره در مزرعه خالی تنم پروراند زندگی را در آسمان آبی چشمانش حس کردم ناگهان . . . پائیز عشقم از راه رسید آری . رفت ولی هنوز قلبم برای اوست . . .
-
۳۱۸
یکشنبه 1 مردادماه سال 1385 21:42
امروز شنیدم که رفته ای و دلم باز شکست و تنم باز گریست و نگاهم پی یاری گم شد من چه تلخم امروز
-
۳۱۷
یکشنبه 1 مردادماه سال 1385 19:07
زندگی قافیه شعر من است شعر من وصف دلارایی اوست در ازل شاید این سرنوشت من بود می سرایم به امیدی که تو خوانی ور نه آخرین مصرع من قافیه اش مردن بود