من نشانی از تو ندارم ...
اما نشانی ام را برای تو مینویسم
در عصرهای انتظار به حوالی بی کسی قدم بگذار
خیابان غربت را پیدا کن ووارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو
کلبه غریبی ام را پیدا کن کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی ام در کلبه را باز کن
به سراغ بغض خیس پنجره برو حریر غمش را کناربزن
مرا خواهی دید
با بغضی کویری که غرق عصاره انتظار است
نشسته ام پشت دیوار دردهایم . . .
خانه دوست کجاست...؟؟؟
خواهری خیلی دوستت دارم...از اینکه دیر به دیر سر میزنم شرمنده...من آپ کردم...تونستی بخون...بای
دلم طاقت نمیاره نیامو نخونم .حرفات حرفای دلمه و همیشه انگار یکم سبک میشم با خوندنشون .
قربونت برم.
خیلی ممنون پس من منتظر هستم
شاد باشی....
یک سوال چرا همیشه غمگین ؟ یاسمین جان ؟:)
نشانی هر کس متفاوته...
من هنوز منتظر کمکتون هستما