حرفهــــــــــای یه دختــــــــــر غمگین

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تقدیم به همه کسانی که جوابشان بی وفائی یار بوده است. . . . . . . . . . . . . . .

حرفهــــــــــای یه دختــــــــــر غمگین

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تقدیم به همه کسانی که جوابشان بی وفائی یار بوده است. . . . . . . . . . . . . . .

۵۰۶

 

قاصدک تو مشتم بود

 

یادم افتاد بهم گفته بودند

 

اگه قاصدک دیدی

 

بگیرش

 

یه آرزو بکن

 

گفته بودند

 

قاصدک آرزوها رو میبره پیش خدا

 

تا بر آورده بشه

 

آخه قاصدک اسمش روشه دیگه

 

قاصد 

 

قاصدک تو دستام داشت خراب میشد

 

یه آرزو کردم

 

آرزوم تو بودی

 

فوتش کردم تو آسمون

 

نمیدونم چند وقت گذشت

 

ولی آرزوم برآورده نشد

 

 

 امروز هم

 

یه قاصدک تو مشتمه

 

همه اون حرف ها هم یادمه

 

همون آرزو

 

همون خواسته

 

اما

 

من دیگه باور نمیکنم

 

قاصدک رو فرستادم رو هوا

 

بدون هیچ آرزویی

 

 

نظرات 23 + ارسال نظر
مسیحا ( محمد ) شنبه 6 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 18:56 http://ma30haa.persianblog.com

ایشالا آرزوت برآورده میشه. ولی خداییش حیف نبود؟ آرزوی دیگه می کردی که به امتحانش بیرزه.
راستی هروقت آپ می کنی بهم خبر بده یا برا آی دیم آف بذار. من آپم...
مسیحا

مریم شنبه 6 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 17:14 http://anooshka.blogsky.com

سلاممم
مرسی عزیزم
امیدوارم تو هم همیشه شاد باشی

محمد شنبه 6 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 08:59 http://www.noise-of-death.blogsky.com/

سلام .....
منو به یاد شعر اخوان میندازه....
قاصدک هان چه خبر آوردی
از کجا وز که خبر آوردی
خوش خبر باشی و اما اما
گرد بام و در من بی ثمر می گردی
موفق باشید

سیاوشی شنبه 6 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 06:14 http://arezoo62.mihanblog.com

سلام یاسمین عزیز مرسی قشنگ بود
شاد باشی...

کاش داریوش بودم شنبه 6 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 04:02 http://zoeram.blogsky.com

سلام
خوبی یاسمین خانوم
عکس خیلی با احساس بود و ترانه ها هم بسیار زیبا
البته دیگه شما هر چیزی باشه به نر من زیباست
فقط به خاطره نویسنده اونا
ولی واقعا زیباست

احسان شنبه 6 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 00:57

ای جونممممممم عزیزم

آروین جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 23:33 http://www.rvin.blogfa.com

وبلاگ قشنگی دراری.
اگه وقت کردی به ماهم سری بزن
قربانت.آروین
www.rvin.blogfa.com

داداشی جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 21:25 http://hadiseeshghe.blogsky.com

سلام یاسمین جان...باز هم مثل همیشه قشنگ و ساده و بی ریا نوشتی..من هم آژ کردم...یه سر بزن..منتظرم...

عشق الکی جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 19:29 http://vosogh.blogsky.com

سلام
اول شدم جایزم یه؟

امیر جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 19:27 http://baghevojod.blogsky.com

سلام یاسی خوبی؟

یک ناشناس جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 16:55 http://nightlight.blogsky.com

سلام.
می دونی چیه؟گاهی وقتا می شه که فقط ابرای بهاری می تونن باهات همدردی کنن.گاهی وقتا می شه که فقط ستاره ها تک نشین هم نشنیهات هستن.گاهی وقتا می شه که یه دریا هم نمیتونه آتیش دلت رو خاموش کنه.گاهی وقتا هم همونی که آدم اون را تنها فرشته نجاتش می دونه با یک کلمه میشکونتت و اون آتیش سوزان به سرما و بوران تبدیل می شه.و اون موقع است که از آسمان.از زمین و از زمان متنفر می شی.
با خوندن وبلاگت یه آرامش خاصی گرفتم.ممنون
موفق باشی
یک ناشناس

حسین جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 15:28 http://daam.blogsky.com/

کوچیک که بودم یکبار قاصدکی رو با آرزوی اینکه عموم برگرده فوت کردم اما استخونای عموم برگشت!
الان دیگه یاد گرفتم آرزوهام رو حتی به قاصدک هم نگم!
موفق باشی

زیتون جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 15:22

آره کاش میشد که برگشت به بچگی . به پاکی .به صداقت !‌

وقاصدک شاید رسیده به دسته خدا اما خدا شاید میدونسته که نباید ... . نمیدونم چی بگم اینجور موقع ها میگن .صلاحش در این بوده .نمیدونم چرا !!!

محمد مهدی جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 13:11 http://bahare-paeezi.blogsky.com

سلام......
من و یاد بچگیام انداختی....
یادمه یه شیشه برداشته بودم و توشو پر از قاصدک کرده بودم.....
همیشه برای آرزو کردن یه قاصدک داشتم.....
ولی به قول شاعر زندگیم بر خلاف آرزوهایم گذشت....
موفق باشی دوست خوبم....

یه بدهکار جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:27 http://bedehkary.blogsky.com

سلام.مرسی که وبلاگم اومدی.ولی میدونم که فرصت نکردی تا مطالبمو بخونی.شاید مسخره باشه ولی من با اینکه یه وبلاگه دیگه هم داشتم این وبلاگ رو برا خاطر این ساختم که بیایی و بخونی و شاد شی و یه لحظه غماتو فراموش کنی.من دلم میخواست دیگه دختر غمگین نباشی.بابا به خدا دنیا به اخر نرسیده.به خدا عشق و عاشقی هم یه روز از سر همه میافته.یکی از نزدیکانه خودم مجنون وار عاشق یه دختر بود براش شعر میگفت عاشقش بود از دوری عشقش گریه میکرد.خلاصه با هم ازدواج کردن الان روابطشون سرد شده چون مشکلات زندگی اصلا وقت برای عشق نمیگذاره(مشکلات مادی).عشق ماله قدیم بود که مشکلات هم کم بود.ببخشید که سرتو درد آوردم.لطفا نظرمو تایید نکن آخه خجالت میکشم.

دنیای ماهواره جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:26 http://satsw.blogsky.com

موفق باشی.........
والبته غیر غمگین!

از تبار درد جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:32 http://www.tandis-tanhaee.blogsky.com

سلام یاسمین دختر امید
خوبی ؟
چه خبرا به ما سر نمی زنی ؟
باشه دوتا طلبت
من داررم برای کنکور میخونم ؟ تو بی وفا شدی برا چی دیگه ؟
بیخیال
من آپم
راستی تو رو به عنئان دختر امید لینکت کردم اون بالا

کوتاه جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:24 http://koooootah.blogspot.com

شاید نفر بعدی که از قاصدک نا امید بشه قاصدک بعدی رو تو مشتش له کنه ... باید مراقب بود

پرنده تنها جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:23 http://parande-tanha.blogsky.com

حالا میشه نظر داد (: ...
میگم دیگه ... پرکاری ...
من تو یکی از پستام نوشتم :
تعداد آپ هایی که شخص در طول زمان می کنه ، بیانگر حالت روحی اون شخصه .
میفهمم ...

علی جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:02 http://jahromboy.blogsky.com

دیروز مست عطر کودکی بودم
رویاهایم تموج تپشهای قلب مادرم بود

دوست پاییزی جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:58

سلام
خب میفرستادیش بیاد پیش من!!
من قاصدک دوس دارم..

ارم جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:51 http://eramgroup.blogsky.com

سلام
مطالب بسیار زیبا و جالبی داری
موفق و شاد باشی

الفبای عشق جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:50 http://alefbaye-eshgh.blogfa.com

سلام
حالتون خوبه؟
بسیار زیبا نوشتین
وبلاگتون خیلی قشنگه
چند تا از پستهاتونو خوندم
نمی دونم چی بگم ...
موفق باشین
بابای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد