حرفهــــــــــای یه دختــــــــــر غمگین

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تقدیم به همه کسانی که جوابشان بی وفائی یار بوده است. . . . . . . . . . . . . . .

حرفهــــــــــای یه دختــــــــــر غمگین

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تقدیم به همه کسانی که جوابشان بی وفائی یار بوده است. . . . . . . . . . . . . . .

۵۱۲

 

گاهی یه خونه ساده یه گلی
 
 به همه دنیا می ارزه مگه نه
 
گاهی وقتها توی قصر هم که باشی
 
دلت از غصه می لرزه مگه نه
 
 
نظرات 12 + ارسال نظر
داداشی یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 16:45

سلام خواهری
خوبی؟
دلم برات تنگ شده
دیگه سر نمیزنی؟

آرامیس یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:33 http://www.mem00l.blogsky.com

سلام و امید وارم حالت خوب باشه

روزگار منو از من جدا کرد








یادمان باشد وقتی خاطرمان تنها ماند طلب عشق زهر بی سر وپای نکنیم

صدر یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 09:12 http://khodkar.blogsky.com

سلام!
ساده و دلگیر اما قشنگ!
موفق باشی
صدر

حامد یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 09:10 http://respinayeziba.blogfa.com/

همه سهم من از عشق تو غم بود ولی...

دوست دارم که تو را شاد ببینم

(ای دوست)
-----------------------------------------------------------------
عالی بود
لذت بردم

دوســـــــــــــــــــت پاییزی یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 07:32

سلام
خیلی قشنگه!!
چه دختر ناز نشسته..
ببخشید اگه دیر به دیر میام ..یه کمی سرم شلوغه...
شاد باشی

سیاوشی یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 05:30 http://arezoo62.mihanblog.com/

سلام چی میشد خدا همه خوبیها دنیا را یک جا به آدم میاد...
لابد آدمیزاد لایق نیست...............

امین شنبه 13 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 22:36 http://aminjok.blogsky.com

سلام
وبلاگت قشنگه
من لینک شما رو گذاشتم توی وبلاگم
آمار خوبی دارم
ممنون می شم شما هم بذارید
امید وارم بتونیم دوستای خوبی باشیم

غریبه آشنا شنبه 13 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 20:28 http://apotheosc.blogsky.com

سلام

دیگه تحویل نمیگیری ما رو مثل قدیما

زیبا بود

دوست داشتی یه سری به من هم بزن
یا علی

احمد شنبه 13 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 19:46 http://zoeram.blogsky.com

سلام خوبی؟
میگن منا هک کردن من هم که نتونستم وارد شم

حتما هک شدم

موفق باشی

حضرت عشق-مریم شنبه 13 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 17:36 http://anooshka.blogsky.com

در تلخ ترین سکوت تو ? فریادی از جنس عشق زدم
برای لبهای خشکم ? قطره ای از باران چشمهایت را طلب زدم
بهار دلم را خشک کردی ? دل همچو کویر خشکی ترک برداشت
همسفر نشدن تو ? رد پای تنهایی و اشک بر دلم گذاشت
برای دستان سردم ? تابستان گرم وجودت را خواستم
با همراه نشدن تو ? باز از نو به غم غربت غروب دل باختم


سلام عزیزم ... میخواستم بگم ... این شعره خیلی قشنگ بود...

مجتبی شنبه 13 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:16

بدبخت جون عجب تو تنهائی یه خورده هم به فکر خودت باش
پاشوخودت رو جمع وجور کن پاشو............

فرزاد شنبه 13 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:52 http://petti.blogsky.com

اولللللللللللللللللل
آخ جون اول شدم
یه جای بعضی ها بسوزه(امیر)
خوبی یاسی جون؟
آخ که چقدر باحال مینویسی اما حیف که افتخار نمیدی
دفه ی دومه که دارم میام و برات کامنت میزارم
اگه این دفه نیای میفهمم دوسم نداری!!!
وقتی در تنهایی خودم قدم می زنم،
خاطرات با تو بودن
آرامشم را بر هم می زند.
چه پریشانی لذت بخشی است ، دلتنگ تو بودن...
دلم برای شنیدن صدایت تنگ شده.
برای دیدنت...
دیشب در خواب منتظر آمدنت بودم ،
اما به خوابم هم نیامدی و درد انتظار را در
خواب هم حس کردم
آرزومند آرزوهای پاکت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد