شکست ، قلبم را میگویم .
مرد ، احساسم را میگویم .
رها شد ، عشقم را میگویم .
این روزها چه سخت می اندیشم
به بودن با او ...
و این روزها چه سخت باور میکنم
که مدتهاست که رفته است .
هرکس مرا میبیند با خود میگوید
دخترک بیچاره ! چه بینوا سوخته است !
و هیچکس نمیداند ...
که سوختنم از بیچارگی نبود...
بلکه از عشق بود و بس .
این روزها مادر هم دیگر ...
حرفهایم را گوش نمی دهد !
شاید هم دیگر من حرف نمیزنم !
باسلام
وبلاگتون زیباست
خدایی که مهربونه
راز همه رو،می دونه
خدایی که فرمانرواست
همش تو قلب عاشقاست
اگه به من سر زدی خوشحال میشم
باسلام
انسان در زندگی باید همیشه توانا،مقتدر وامیدوار
باشه چون خدایی هم هست
خدایی که مهربونه
راز همه رو،میدونه
خدایی که فرمانرواست
همش تو قلب عاشقاست
به ما سری بزن
در قمار زندگی دار و ندارم داده بودم
پارهای از قلب سردم گرمی بازار من بود
...
سربلند باشی.
زیبا....
سلام
خوبی؟
دلمو شکستی میدونی چرا؟
این چندمین باره که بهت سر میزنم و برات یادداشت میزارم ولی تو....
ولی تو حذف میکنی!!!!!!!!!!!!
نمی دونم چرا؟
چرا؟
اخه گناه من چی خدا؟
چرا باید همه با من بی وفایی کنند؟
چرا؟
من دل کی رو شکستم؟
نمی دونم!
شاید حکمت وتقدیر این بوده که من همیشه در حسرت دوست داشتن باشم!!!!!!
پیروزو...
قربانت صابر
...
سلام کجااااااایی؟ مردم از تنهااایی نه دیگه آپ می کنی
نه میای ؟ تو هم که .....
من آپم بیا اگه تونستی
باای عزیز دلم:تنهااایم:
salam yasamin khanom,khoobi?dige ye sar be ma ham nemizani,bashe,amma man bi marefat nisam,az postetam kheili khosham oomad,good luck
سلام
خوبی
یه قصه بگم
یه روز یه پسری که نه زیاد بد بود نه هم خوب بود
خوب معلومه تنها بود
آره اولا با چت یه جورایی این کمبوده خودش رفع می کرد
ولی کم کم دید اینم حال نمی ده دیگه فقط برای خودش حرف میزد اون توی یه وبلاگ
تا یه روز که رفت بازم با خود ش حرف بزنه دید که یکی براش نظر داد
خوب پسره هم رفت تو وبلاگه کسی که نظر داده بود نظر داد ولی دید خیلی مطالبش با حاله باخودش فکر کرد
یعنی کی می تونه صاحب این همه احساسات باشه و باز هم که تونسته قلب اونا صاحب بشه
دیگه بعد از اون برای احمد آپ دیت کردن بهونه بود که ببینه براش نظر گذاشته یا نه
اولاش خوب بود تا جایی که دید که وبلاگش تو لینکای روزانه وبلاگ اون اوله با خودش فر رد که دیه حتما یه گشه قلب اون یه جایی پیدا کرده
ولی وقتی دید که کم کم وبلاگش اومد پائین بازم فهمید که باید برای همیشه ب تنهایی عادت کنه
قشنگ بود؟
سلام خوبی؟ آخ جوون اول شدم کونتون بسوزه آی ملت
ممنون که باز بهم سر زدی دلم خیلی برات تنگ شده بود یاسی جوووون:ماچ:بوس:
شما کجایی گل دختر
ما که درس می خونیم(آره جون عمه م)
ایشالا که غم نداشته باشی کورشه چشم حسود
در ضمن مهم نیست که قشنگ باشی قشنگ این است که مهم باشی حتی برای یه نفر.
باااااااااااااااااااااااااااای گلکم
سلام
نمی دونم این مطلب را بر چه اساسی نوشتین ولی باید بگم که خیلی برا جالب بود
نثرتون را می گم
ولی چرا احساس بینوایی؟؟؟؟
سلام همراه مهربون
توی این مدت که نبودم دلم واستون خیلی تنگ شده بود
بالاخره پس از یک ماه انتظار بروز شدیم و چشم به راه اومدنت
منتها این دفعه تصمیم گرفتم زود به زود آپدیت کنم
یادتون نره که به کلبه تنهایی من هر از چند روزی سر بزنی
منتظر همراهی سبز شما هستم
______امضاء : تنهاترین تنهایان
شاید که به احساس بلندی
که هوار می زند
که ناخن می کشد
بر پرده گوش هایم٬
یک دم
یک لحظه
نه ... یک نفس
حس رها بودن نمی دهم و شاید
شاید که من در قفس بسته احساساتم!
سلام گلم
نبینم که یاسمین عزیز غمگین باشه
یاسی منم غمگینم ولی هنوز از پا در نیومدم
شما هم قوی باش من میدونم می تونی با مشکلات کنار بیایی..................
شاد باشی غم هایت کوتاه..............
در مورد پستت هم بگم مثل یکی از سروده ها فروغ فرخزاد بود ولی به هر حا قشنگ بود
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ انگار با هم غریبه هستیم من بایید تو نظرات احوالتو بپرسم
سلام یاسی جونم
شعر قشنگیه نه؟ خودم گفتمشا . از تو وبلاگ من برشداشتی؟ آره ؟
ببخشید عزیزم اما من دوست ندارم شعرام تو وبلاگ کسه دیگه ای باشم .(خجالت )
دوست دارم . بوس بای .