حرفهــــــــــای یه دختــــــــــر غمگین

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تقدیم به همه کسانی که جوابشان بی وفائی یار بوده است. . . . . . . . . . . . . . .

حرفهــــــــــای یه دختــــــــــر غمگین

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تقدیم به همه کسانی که جوابشان بی وفائی یار بوده است. . . . . . . . . . . . . . .

۵۸۹

 

باور نمی کنی که این روزها چقدر دلم گرفته


باور نمی کنی که خنده هایم چه بغضهایی را در خود پنهان دارد


آری...


من...


با دقایقم...با زندگی لجبازی می کنم!


نازنینم!

غروب بار سنگین دلتنگی مرا هر شب به دوش می کشد

سنگینی پلکهایم و نگاهی که دیدن را از یاد برده

کورکورانه زیستن را خوب آموختم!

توان نوشتن ندارم واژه هایم گرد و غبار گرفته

من!

باور کن که باورت کردم...

باور کن که بی تو بی باور شده ام!

من!

زندگیم را تمام کردم

حالا نفس کشیدن منت سرم می گذارد!

حس می کنم...

هوای اینجا سرد و سنگین است

نازنینم!

دیگر نگو خداحافظ!

اگر می روی بدون وداع برو...

گله ای نیست!

ببین!

دستانم را ببین

چشمان ترم را ببین

ببین سکوتم چه حرفهایی را تحمل می کند!

به خاطر تو...

نامت را هر روز زمزمه می کنم

مبادا یادم رود که عاشقت هستم!

آری... عاشق

خیال نکن دیوانه شدم...

اگر این دیوانگیست من عاشق این دیوانگیم!

 

 

نظرات 12 + ارسال نظر
محسن سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 00:08

IT WAS WANDERFOLL

علی جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:13 http://chand-3anie-ba-bozorgan.blogsky.com/

زیبا بود...اما همیشه دوست دارم فکر کنم...

شاید که هنوز قطره ای ز محبت نمرده است....شاید که هنوز یک باغ را خزان ز تخیل نربوده است!

فرهاد پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 17:10 http://berahoot.persianblog.com/

یاسمین هم دیوانه شدبی هیچ سخنی ...براو هیچ تقصیری نیست...جایی برایش بگشایید...خوش امدی یاسمین...نگاه کن عاقلان بدرقه ات میکنن...وما دیوانگان برایت دست تکان میدهیم...دیوانه بمان...زیرا تنها دیوانگان چیزی میفهمن....

داداش چهارشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 21:27 http://sammer.mihanblog.com

تایید نکن
عکس رو فرستادم
نظراتت رو برام به صورت خصوصی بفرست

دانی از زندگی چه می خواهم
من با تو باشم، تو، پای تا سر تو
زندگی گر هزار باره بود
بار دیگر تو ،بار دیگر تو
غم هایت را خریدارم

امیر چهارشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 19:42 http://baghevojod.blogsky.com

سلام خوبی؟
الان که کامنتتو خوندم هیچی نمی خوام بگم یعنی هیچی نمی تونم بگم
فقط دوست دارم اولین کسی باشم که عیدو بهت تبریک می گم
این نظرو تایید نکن
ممنون میشم
فردا صبح میام
چون.....

آرامیس چهارشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 18:36 http://mem00l.blogsky.com

سلام گلم پیشا پیش سال ۹ را تبریک میگم

امید وارم امسال سال خوبی واست باشه

نازنین‌ِ نانوشته‌ ! اِی‌ غزل‌ْواژه‌ی‌ غمگین‌ !
این‌ سکوت‌ُ خوش‌ْصدا کن‌ ! با ترانه‌های‌ رنگین‌ !
اِی‌ تو از ستاره‌ سرشار ! اِی‌ شب‌ْآواره‌ی‌ دل‌ْتنگ‌ !
تیرِ آخرین‌ِ ترکش‌ ! اِی‌ ترانه‌ی‌ خوش‌ْ آهنگ‌ !
کوچ‌ِ تو مهتاب‌ُ خط‌ زَد ، از تو آیینه‌ی‌ مُرداب‌ !
بی‌تو تعبیری‌ نداره‌ ، فصل‌ِ رؤیایی‌ِ این‌ خواب‌ !
این‌ شکسته‌ رُ صدا کن‌ ، که‌ صدات‌ صدای‌ دریاس‌ !
خواستن‌ِ تو ، یه‌ دریچه‌ واسه‌ کشف‌ِ این‌ معمّاس‌:

توی‌ کندوی‌ نگاهت‌ ، عسل‌ِ کدوم‌ بهشته‌ ؟
اِی‌ همیشه‌ پابه‌پا وُ اِی‌ همیشه‌ نانوشته‌ !

نازنین‌ِ ناسروده‌ ! اِی‌ دلیل‌ِ عاشقانه‌ !
با تو ساده‌ می‌رسم‌ من‌ ، از ترانه‌ به‌ ترانه‌ !
خنده‌ی‌ تو رمزِ بودن‌ ، رمزِ رویینه‌ شُدن‌ شُد !
سهم‌ِ من‌ از تو ، نگاهت‌ ، سهم‌ِ تو تمام‌ِ من‌ شُد !
با تو بی‌نیازم‌ از گُل‌ ، از چراغ‌ُ آب‌ُ مرهم !
با تو رو خاک‌ِ بهشتم‌ ، حتا تو هُرم‌ِ جهنم‌ !
اگه‌ گیج‌ُ گُنگ‌ِ حرفام‌ ، پیش‌ِ چشمای‌ تو لالم‌ !
عُمریه‌ که‌ بی‌قرارِ فتح‌ِ پاسخ‌ِ سوالم‌:

توی‌ کندوی‌ نگاهت‌ ، عسل‌ِ کدوم‌ بهشته‌ ؟
اِی‌ همیشه‌ پابه‌پا وُ اِی‌ همیشه‌ نانوشته‌ !


موفق باشی گلم

سعید چهارشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:50 http://mastaneh.blogsky.com

سلام یاسمین عزیز ...

آری اگر این دیوانگیست من هم عاشق این دیوانگی ام ...
خیلی زیبا بود ...

غروب های من هم سرد تر از گذشته شده است ... خیلی سردتر ...

دلت سبز و بهاری مهربون ...

ساحر چهارشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 05:46 http://x-wolf.blogsky.com

غنچه ای خواهد شکفت...
روز روزی ست سپید و شب شبی ست پر رمز و راز، قطره ای خواهد چکید، دانه ای خواهد طپید، غنچه ای خواهد شکفت، کی مگر در فصل سرما می شود سر سبز شد؟ هان مگر در این زمستان می شود روئید و پوئید از زمین؟ آسمان لبخند به لب دارد ز نوری از زمین، کودکی در خانه ای در گوشه ای روی زمین پا به دنیا می گذارد خنده ی او را ببین؛
در نگاهش سایه ای از رقص شبنم در سحرگاهانِ سبز می نوازد دیده را همچون چمنزاران سبز، روزها در پشت هم رفتند و دورانی گذشت چرخ گردون راه خود رفت و پس از آن بر نگشت، طفل میهن شد جوانی در غریبستان اسیر بهر دوری از وطن اندر جوانی گشت پیر، هرگز اما راه خود بر سوی بی راهه نیرد هرگز آن عهدی که با خاکش نمود از دل نبرد، با ترانه پا به پای مردمش فریاد کرد تا توانست بغض ها را در گلو آزاد کرد...

روز خوش mr.wolf

پینه دوز سه‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 23:37

سلام
خوشبختی
باباجون یعنی خوشبختی م...

میثم سه‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 21:44 http://tillers.blogfa.com

درود گرامی
مثل همیشه زیبا و قشنگ و غمگین درست مثل من.
زندگی را تمام کردم
حالا نفس کشیدن منت سرم می گذارد
حس می کنم....
شعر زیبایی و پر از واژههای زیبایی که تا به حال کمتر به چشمم خورده بود.
من آپم و مثل همیشه از حظورت خوشحال میشم.
برقرار باشی . تا بعد....

داداش سه‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 20:12 http://sammer.mihanblog.com

در حال فرستادن عکسم
منتظر باش همین امشب
تایید نکن
شبی آرام بود و من
چون همیشه غرق رویایت
دو چشم عاشقم را دوخته بر آسمان
من امشب انتظار بودنت را می کشم
کاش من عطر قدومت را میان این نسیم مملو از گریه
میان ابر های مملو از فریاد رعد و برق یا باران
کاش من عطر قدومت را دوباره می چشیدم

سیاوشی.عاشقانه ها سه‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 20:05 http://arezoo62.mihanblog.com

سلام
مثل همیشه زیبا بود و غمگین.......... منم دلتنگم دلتنگتر از همیشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد