در پیله ی تنهایی خود نشستم و گریه را آوای دل غمگینم میکنم
من عاشقت بودم آنقدر که جان خود را به تیغه ی تیز عشق سپردم
لبانم را آغشته به مهر سکوت خنجرهای طعنه ی فراق زدم
چشمانم را امیدوارانه به انتظار روزهای غرق شادی وصال دوختم
آری من از تو میگویم ...
تویی را که تمام تار و پودم را به نامت خریداری کردی
احساس زلالم را به نابی روزهای دلت بستی
با مداد رنگی دوست داشتنم رنگین کمان خود را رنگ کردی
آه....
من از تو میگویم و می گریم
که دانسته تمام وجودم را مست امید وصال کردی
و حالا
بعد روزهای رفتن پیله ی تنهایی را به من بخشیدی . . .
سلام دوست عزیز اگر وقت کردی یک سری هم به وبلاگ ما بزن
سلام آبجی یاسمین کجایی خوب داداشی رو تنها گذاشتی
بخدا دلم برات خیلی تنگ شده...
آخه من هر کار بکنم نمیتونم خواهر گلم رو تنها بزارم
دوستت دارم
شاد زی...
داداش روح اله
کاش می شد از میان ژاله ها / جرعه ای از مهربانی را چشید / در جواب خوبها جان هدیه داد/ سختی و نامهربانی را ندید / کاش میشد با محبت خانه ساخت / یک اطاقش را به مروارید داد / کاش می شد آسمان مهر را / خانه کرد و به گل خورشید داد / کاش میشد بر تمام مردمان/ پیشوند نام انسان را گذاشت / کاش می شد که دلی را شاد کرد / بر لب خشکیده ای یک غنچه کاشت / کاش میشد در ستاره غرق شد / در نگاهش عاشقانه تاب خورد/ کاش می شد مثل قوهای سپید / از لب دریای مهرش آب خورد / کاش میشد جای اشعار بلند / بیت ها راساده و زیبا کنم/ کاش می شد برگ برگ بیت را / سرخ تر از واژه رویا کنم/ کاش میشد با کلامی سرخ و سبز / یک دل غمدیده را تسکین دهم/
سلام خوبی متشکرم که سر زدی انشاءاله سر زنده باشی خدانگهدار
زندگی را ساده دیدم ، ساده کردم زندگی
جز کلام دل نکردم حرف کسی را بندگی
از جدال سرنوشت صد قصه دارم برنگاه
شاه غم بودم گناهم یک نفس دلدادگی
.
.
.
یاسمین عزیزم با حضورت خوشحالم کردی
شاد باشی و پیروز
سلام یاسمین عزیز!
خوبی؟
بروزم و منتظر حضور سبزتان!
سربلند باشید و پایدار!
دیگه حتی نمیتونم چیزی بگم ....
سلام یاسمین جان خوبی؟
من آپم
موفق باشی
پرسیدی کجام.... یه گوشه ای خزیدم ... دردمو گریه میکنم .... از هر طرفی که خوندمش بازم همون درد بود ....خستم .... حتی دیگه حوصله مرگ رو هم ندارم .... حوصله سوال جواب شدن .... پاداش دیدن و عذاب شدن .... بهشت و جهنم رفتن ... وخلاصه بودن .... فقط میخوام نباشم ... چیزی حس نکنم ... یه مرگی که فقط نیستی باشه و دیگر هیچ ..............خستم ... خستم ... خستم
درود بر شما.عالی بود.به ما هم سر بزن.پاینده باشی.
سلام عزیزموکامنت زیبات رو خوندم.
اونیکه همونجا نزدیکته و از من دوره و من واسه اونجا بودن و پیشش بودن بی تابم مطمئن باش که دوست داره. بدون که از عشق پاک تو باخبره و مطمئنا واست بهترین هارو رقم خواهد زد.شک نکن...التماس دعا...............
این جمله که می نویسم سزاوار توست و فقط برای تو می نویسم:
اگر بسویت این چنین دویده ام به عشق عاشقم نه بر وصال تو.
یاسمین جان دعا میکنم برات و از خدا می خوام که به آرزوی قلبیت برسی. ولی بدون که لیاقتت بیش از اینهاست.. پس مراقب خودت باش.بیادتم..بیادم باش........
سلام دوست قدیمی بی وفا نشی
آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم
دعا کنم.
امیدواریم که شاد و موفق باشی
حسرت نبرم به خواب آن مرداب , کارام درون دشت شب خفته است
دریایم و نیست باکم از طوفان
دریا همه شب خوابش آشفته است
سلام نوشته جالبی بودش حال کردم دمتم گرم
salam
Fekr konam man shomaro mishnasam
bizahmat ye sar be webam bezanin age
va hatman nazar bedin
va hatman begin mano mishnasid ya na
mer30
سلام
نوشته ات مثله همیشه زیبا بود..
می دونی نمی دونم تا کی باید این زندگی خسته کننده سر بشه....
دیوار!
من دفعه اول که اومدم وبلاگ شما برام جالب بود....ظاهرا کار خودتونه...یعنی...کار خودتونه دیگه
دوست داشتم کارتون رو......من هم بعضی از وقت ها تونستم شبیه شما بنویسم.البته وبلاگ ما گروهیه.این رو گفتم اگه خواستین سر بزنید
یا حی یا قیوم
سلام
ممنون از اینکه بهم سر زدین
کارتون عالی بود
"فکر کردن، کارى ساده و عمل کردن مشکل است، ولى عملى ساختن افکار خود، مشکلترین کار دنیاست."
امیدوارم موفق باشید...
ستارگان کویر یزد
سلام
این چه حرفیه ؟
درسته وبلاگت غمگینه ولی مثل دل خودم می مونه چون پر از غمه
من نمی دونم!
اگه عشقتون رو نثار سنگ هم می کردید،شک ندارم که سنگ اب میشد!
در پناه هو
سلام یاسی جان
ممنون که اومدی
من آپم
همیشه موفق باشی
سلام
اوه مرسی سر زدید.
البته منم همیشه سر میزنم ولی کامنت نمی ذاشتم. ولی به یاد شما هستم.
موفق باشی
سلام یاسمین جان قشنگ به نگارش در اومده بود ولی باز هم تکرار تنهایی و تمنا و وصال و حسرت در آن موج می زد
یه قصه قدیمی یه قصه گو خسته.... به امید روزی که از این پیله تنهایی که به دور خود پیچیده ایم در آییم...
دلت شاد مهربان
سلام یاسمینم.ممنون که بهم سر زدی.مرسی بابت پاسخت
همه رو خوندم
نه یک بار بلکه چندین بار
باورت میشه هیچی نمی تونم بگم
هنگم
فقط بدون که همیشه بیادتم
از خدا واست آرامش می خوام
همین.........
`*.¸.*´
¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
(¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•
_____****__________****
___***____***____***__ ***
__***________****_______***
_***__________**_________***
_***____من آپم____________***
_***______مشتاق نیم نگاهی_***
__***_______هرچند گذرا____***
___***_________________***
____***______________ ***
______***___________***
________***_______***
__________***___***
____________*****
_____________***
______________*(¸.•*¨(¸.•*¨(¸.•*¨(¸.•*¨
دیر نکنید ها منتظرم
dige nemidonam chi begaaaaam
salam khobi aziz
up khili ghashangi bod man ham up hastam
ta bad bye aziz
سلام عزیزم... میشه وقتی داری تو وبلاگت میزاریش یه جای باشه که تو دید باشه و اسممو با اسم وبلاگمو جلوش بزاری هنگام گزاشتن چک کن علامتهای مثبت و منفی اول جملات درست باشه خیلی دوست دارم ممنون وقتی گذاشتی خبرم کن...ماچ
قانون خیانت
- من از عاشقی متنفرم دیدی میگه عاشقه و چه راحت رها میکنه. نه من از عشق بدم میاد. کی توی این عالم از همه عاشق تره بیاد تا من ثابت کنم غیر از توی کتابا عشق وجود نداره این دیگه چه صدایه ؟ این صدای کیه؟میگه ده دقیقه از حالا وقت داری تا با خالق عاشق مهربان حرف بزنی ؛چه دروغ بزرگی کی تا حالا با خدا حرف زده که من دومیش باشم کی داره منو اذیت می کنه؟
+تو خودت منو صدا کردی باور نمی کنی وقتت داره میگذره ها!
-معلومه که نه پس چرا من نمیبینمت؟
+چون من توی قلبتم تو گفتی که کسی عاشق نیست خوب من هستم وعشقی که توی قلب شماست نماد کوچکی از عشق منه.
- من عاشق نیستم از عشق هم میترسم وهم بدم میاد
+دلیل خاصی نداره من مطمئن هستم.
-خدایا چه دلیلی بالا تر از اینکه عشقو به بازی میگیرن و به اسم عشق همه کار میکنن تازه میگن این حق ماست.
+این عشق نیست هوسیست از سر ناچاری و هر کس با عشق بازی کنه خودش نابود میشه.
- خدا عاشقی کور وکره پس چرا آدمها عاشق میشن؟
+اونی که کور وکر میشه عاشق نیست میخواد دیونگیو امتحان کنه.
- خدا چرا آدما وقتی ازعاشقی سرد میشن فقط نفرین میکنن!
+ اشتباه محضه این تو قانون عشق من نیست.
-قانون عشق؟
+ وقتی عاشق شدی اول آرامش داری.هیچ وقت از رفتنش دلسرد نمیشی هرگز نفرینش نمیکنی...
- خدایا این امکان نداره!
+مگه شما وقتی دلی رو میشکنید عرش من از فریاد آه دل میسوزه من نفرین میکنم مگه وقتی توبه میکنی و باز بر میگردی من دلسرد میشم مگه وقتی من شما رو از خاک بیجونی به وجود آوردم با وجود اینکه می دونستم اکثر شما روی نمیارید دچار تشویش شدم
- خدایا ما آدمها اینارو نمیدونیم.
+چرا می دونید!!! اما چون عشقتون با هوس همراهه به روی خودتون نمیارید.
- خدا چرا دیروز که کلی از آدمها تو جاهای مختلف از این کره کوچیک داشتن دعا میکردن عشقشون به کسی که دوست داره نرسه دعاشون مستجاب نکردی؟
+این گناه کوچیکی نیست که بشه به راحتی از کنارش گذشت اونی که دعا می کنه به یه صورت گناه می کنه اونی که رها میکنه به یه صورت دیگه.
- وای چه طور ممکنه؟
+من دو راه به شما نشون دادم راه خوبیها راه بدیها انتخاب با شماست.اونی که به راه خوب میره من تا آخر عمرش دوسش دارم و ازش غافل نمیشم همین طور اونی که راه بد میره ،حالا تغییر توی چیه؟اونی که خوب بود میره بهشت اونی که بد بود میره جهنم انتخاب با توه این خلاف اونی که دعا میکنه پس گناه میکنه چون نمیذاره عشقش انتخاب کنه و اما اونی که رها میکنه عهد رو شکسته و من بی وفایو دوست ندارم.
-آه من از عاشقی بدم میاد همه دروغگو هستند.
+ نه من تورو از عشقی پاک بوجود آوردم تو از عشق ساخته شدی چطور ممکنه از عشق بدت بیاد؟ تو نتونستی عشقو درک کنی چون تا اسمشو آوردی گفتن برات زوده در صورتی که عشق،زمان مکان وسن خاصی لازم نداره و تاعاشق واقعی نباشی لذتشو درک نمیکنی،عشق مادر به کودک یا بر عکس نماد کوچکی از عشق من به مخلوقامه میدونی تو از چی بدت میاد تو از سر چشمۀ درو غ از خیانت بدت میاد!
-خدا خیانت یعنی عاشق به معشوق بیوفای کنه چه ربطی به دروغ داره؟
+شما آدمها وقتی دروغ میگین؛غیبت میکنین؛بیوفای و مال اندوزی میکنین همدیگرو میکشین و هر گناه دیگه ای که انجام میدین هم به خودتون هم به عشق وهم به من خیانت کردین.
- خدا پس بزار راستشو بگم من به تو خیانت کردم!من یه نفررو دوست دارم هر روز برای سلامتیش پیشت دعا می کنم اینقدر دوسش دارم که کسی به اندازۀ من دوسش نداره تا حالا بهش خیانت نکردم اینقدر دوسش دارم که دلم دیگه جا نداره هر روز پنجره رو به خاطرش باز میزارم تا ببینمش براش شعر میگمو شعر میخونم براش گل میچینم اما من نمیدونم اون کیه؟
+تو که می گفتی از عشق بدت میاد!
- آره بدم میاد،اما عشقهای که از قانون تو پیروی نکنه. تازه برای همینه که سعی برای پیدا کردنش نکردمو منتظر بودم اون یه روز پیداش بشه چون از عشق میترسیدم اما حالا با قانون عشق تو ازعشق نمیترسم.
صدای تیک تاک ساعت میاد و این یعنی دیگه صدای خدا رو نمیشنوم..............
خدا تو نزدیکی به من چون عاشقی و من احساست میکنم چون عاشقتم. من به تو قول میدم که از قانونت برای همیشه پیروی کنم،من اونو پیداش میکنم تو عاشقش کن............
سلام خوبین . من میرام سربازی برام آپ بزار هر وقت که اومدام . فقط آپ تو را بخونم منتظر آپ تو هستم عزیزم.
فدات علی تنها سرباز ایران وقتی که به مرخصی امدام بخونم آپ تو را عزیزم دلت شاد برام دعا کن
سلام
خوبی یه وقت یه سر با ما نزنیهااااااااااا
با سلام و درود فراوان بر شما دوست عزیز و گرامی و درود بر قلم توانمند و هنرمندتان ،در ضمن باستحضار شما میرساند کلبه درویشی حقیر با مطلبی آموزنده با عنوان " ارزش نهادن به عشق و رمزهای ماندگاری آن .." بروز شده است ...خوشحال خواهم شد دیدن کنید و نظرات خود را مرقوم فرمائید ،مثل همیشه منتظر قدمهای سبز و حضور گرمتان هستم ...آرزوی تندرستی و سعادتمندی شما را در تمامی مراحل زندگی دارم .....ناگهان چقدر زود دیر می شود... خسته ام از آرزوها ، آرزوهای شعاری ..شوق پرواز مجازی ، بالهای استعاری ...لحظه های کاغذی را، روز و شب تکرار کردن .....خاطرات بایگانی،زندگی های اداری ...آفتاب زرد و غمگین ، پله های رو به پایین ...سقفهای سرد و سنگین ، آسمانهای اجاری .....با نگاهی سر شکسته،چشمهایی پینه بسته......خسته از درهای بسته، خسته از چشم انتظاری ....صندلی های خمیده،میزهای صف کشیده ....خنده های لب پریده ، گریه های اختیاری ....عصر جدول های خالی، پارک های این حوالی ....پرسه های بی خیالی، نیمکت های خماری ......رو نوشت روزها را،روی هم سنجاق کردم: ......شنبه های بی پناهی ، جمعه های بی قراری ...در پناه حق و خدا نگهدارتان
وقتی کنار من باشی هراسی از شب ندارم
عاشقی کجاش گناه بود که الف باشو نخوندی
تو کلاس اول عشق سر درس دیکته موندی
با کدوم کوچ ستاره روپر ابرا نشستی
با کدوم نسیم ولگرد شاخه عشقو شکستی
با کدوم تعبیر مهتاب خاک تو چشم نور پاشیدی
با چه رنگی از محبت سرخی عشقو کشیدی
از کدوم دیدار مادر با یه فرزند قصه گفتی
تو کدوم باغ سخاوت رو لب غنچه شکفتی
از کدوم فصل اسارت غزل وترانه ساختی
به کدوم ماهی قرمز نعمت آبو تو باختی
عاشقی کجاش گناه بود که الف باشو نخوندی
تو کلاس اول عشق سر درس دیکته موندی
سلام
توی این دنیا دلی که غم نداره پیدا نمشه
شاید من از تو بدتر باشم
راستی وبلاگت فوق العاده است.بهت تبریک میگم
به قول خودت: غمهات کوتاه دلت شاد
ممنون
چه سلامی چه علیکی یاسمین خانم
من آپم
دوست داشتی بیا
سلام مهربانم
اینقدر زیبا و با احساس می نویسی که آدم محو کلماتی میشود که از قلبت تو بر قلب من می نشیند . انگار حرف دل من با ذقلم توانمند تو بر صفخات نقش می بندد . از اینکه همدمی مثل شما دارم بی نهایت شکر گذارم .
راستش به من گفتن اگه بخوام شماره تماسی بذارم ناراحت میشین . من اصلا دوست ندارم شما رو ناراحت کنم . پس اگه خودتون خواستین خوشحال میشم با شما صحبت کنم .
خوشحالم در کنار من هستید و از شما خیلی ممنونم
من شوق جوانی را در بچگی از دست دادم . اسیر عشق شدم و نابود گذشتم تا به درون خودم رسیدم . غم تنها همنشین همیشگی کلبهی تنهایی من بود . شما همچون شمع روشنایی بخش کلبه ی قلبم
شاد و زیبا و عاشق باشی
سلام یاسمین جونم خیلی خیلی خیلی قشنگ بود من هر روز میام وبلاگتو میبینم واقعا لذت می برم البته با این بار دفعه دوم بود که دیدم ولی از این به بعد دیگه هر روز میام خیلی حال کردم ناراحت نباش سعی کن فقط به فکر آینده باشی نه گذشته.قربونت سپیده دوستدار همیشگیت.
سلام سپیده جوون
ممنون بابت حضورت و همیشه منتظر پیامی از تو هستم
دلت شاد
غمهات کوتاه
شاید خیلیا منتظر باشن تو از خودت بگی....
منم غمگینم . تنها...
سلام خوب هستید انشاءالله خوب باشید نوشتهاتون مثل گذشته همیشه قشنگ هست موفق باشید.
تو مثل خواب نسیمی به رنگ اشـک شقایق
تو مثل شبنم عشـقی به روی پـونه عاشق
تو مثل دسـت سپیده پر از تولد نـوری
تو مثل نم بـاران لطیف و پـاک و صبوری
تو مثل لطف بهاری پر از شکوفه خواندن
تمام هستی من شد میان شـعـر تو ماندن
تو مثل هرچه که هستی مرابه نام صداکن
برای این دل سرگشته وقت صبح دعا کن
////////////////////////////////////////
زیبا بود و عالی
مرسی
بیا تا با هم کمی زیر بارون قدم بزنیم
تا تازه شیم از طراوت زندگی
دوباره آمده ای ؟ باز عاشقم شده ای؟!!
نه . . . سر به زیر میفکن ، مگو که خم شده ای !
مرا که بعد تو در انزوای خود ماندم
گمان مبر که دوباره ستاره ام شده ای
شبی که اشک شدم ، چکه چکه باریدم
مگو که آمدی و نای هق هقم شده ای !
چه شد ؟! دوباره بگو . . . ! سنگ گشته ام ؟! آری . . .
از آن زمانه که رفتی ، تو منطقم شده ای !
نه . . . دست های مرا هم به حال خود بگذار
چقدر توی دلم ذره ذره کم شده ای
چقدر این همه حرف قشنگ بی معنی ست
ـ ( دوباره آمده ای ، باز عاشقم شده ای ! )
به من نگو که تو آن آشنای دیرینی
غریبه ای که دوباره ، مزاحمم شده ای !!!
امتداد جاده مرا می ترساند .
آرزویی انگار روی سینه جاده جان می سپارد ،
برای رسیدن !
شتابی انگار زیر چرخ های اتوبوس جان می گیرد ،
برای دور شدن !
ضجه ای پر می گیرد از افق و سر می کوبد به شیشه .
دلم گواهی بد می دهد ...
... کجایی ؟!
اپم
عشق مثل بارون بهار همیشه بیخبر میاد
خبر نداری از کجا, از کدوم سفر میاد؟!!
گاهی به شکل یه گل,گاهی به شکل غزل
گاهی به شکل تحفه ای این دل دربه در میاد
به روزم .... سر بزن نازنینم
سلام
وبلاگ زیبا و خوبی داری
امیدوارم موفق باشید
حسن هستم از مدیریت وبلاگ راز و رمز کامپیوتر مزاحم می شم
از وبلاگتون خوشم اومد
اگر علاقه مند به تبادل لینک هستید من رو خبر کنید
مرسی
بای
با سلام
اگر با تبادل لینگ موافقید خبرم کنید
موقف باشید
سلام یاسمین جان خوبی؟
چه خبر؟
خواستم خبرتو بگیرم. موفق باشی عزیزم
سلام
قشنگ بود
موفق باشید
سلام یاسمین عزیز..
چه زیبا نوشتی ....اما دلتنگ ....
با مداد رنگی دوست داشتنم رنگین کمان خود را رنگین کردی ...........
دلت غم نبینه ....سعی کن شاد باشی میدونم سخته اما سعی کن ...
!!!!!!!!!!